رقص زیبای (کوردی)
این رقص مختص کوردهای اصیل با غیرت و وطن پرست می باشد که از زیبایی خاصی برخوردار است .
کوردهای اصیل ...
با شرایط سخت زیست محیطی خود ، ساخته و هر گز حاضر به ترک وطن و زادگاه خود نشده اند.
چرخاندن دستمال در آسمان "نشانه آزادی می باشد "
کوبیدن پاها بر روی زمین "نشانه وطن دوستی و وابستگی به خاک میهن خویش میباشد "
یکی در میان قرار گرفتن زن و مرد "در صفوف رقص نشانه تساوی حقوق بین زن و مرد می باشد "
دست در دست هم داشتن " نشانه اتحاد و دوستی آنهاست "
پرفسور جینو آلفرد
درباره فلسفه رقص کوردی می گوید :
من در هیچ رقص محلی دیگری این خصوصیات زیبا ، ارزشمند و پر معنا را ندیده ام .
ارسال گزارش : سید حمید موسوی فرد " خرمشهر ، ایران "
از دور که منو دید حالت چهره اش عوض شد ...
آنچنان خم به ابرو آورد که از ترس جونم سلام یادم رفت .
گفت: می گم اینم سایته به حساب واسه خودت درست کردی ؟
آب دهانم رو غورت دادم و گفتم : چطور مگه ؟
گفت : خوب آدم این چیزا رو می بینه که به هم می ریزه ...!
می دونی الان مدتیه که منتظرم در مورد اوضاع آشفته خرمشهر چیزی بنویسی اما خبری نیست .
سپس نگاهی به اطراف کرد و گفت :
آقا بنویس ، لطفا ،
اطلاع رسانی کن ...
بنویس که " الان چند ماهه خرمشهر شهردار نداره " !
بنویس که " آب شرب خرمشهر از حد شوری گذشته و تبدیل به ( آب اسیدی) شده "
بنویس آقا جان بنویس ...
گفتم : خوب نیست که درمورد وضعیت آشفته شهر بنویسم !
نمی خوام خاطر خوش دوران گذشته رو تو ذهن اونایی که با این شهر خاطره دارن رو مکدر کنم .
با حالت افسرده گفت : بنویس تا دنیا بدونه تو این شهر که نماد ایستادگی و مقاومته
به سر مردمش چی اومده ،
و الان با چه وضعیتی دارن روزگار می گذرونن !
بنویس آقا ، بنویس ..
آیا می دانید تخم چیا ( تخم شربتی) حاوی کلسیم پنج برابر شیر،!
هفت برابر ویتامین c نسبت به پرتقال،
سه برابر آهن بیشتر از اسفناج،
دو برابر مقدار پتاسیم موز و ...
هشت برابر بیشتر امگا 3 از ماهی salmon میباشد!
.........................
از مزایای دیگر تخم چیا:
ایجاد انرژی و استقامت
تقویت سیستم ایمنی بدن
کاهش وزن
تعادل قند خون
مو?ثر در کاهش درد آرتروز, درد مفاصل
پاک کردن روده بزرگ
خلاص شدن از شر سموم
کاهش التهاب
ترویج خواب
پیشگیری از سرطان
بهبود گوارش
بهبود درد زانو
بهبود اختلال بیش فعالی
سلامت پوست و ناخن.
با تشکر از همکار خوبمان آقای " سید حمید موسوی فرد "
خوشا اقلیم خوزستان و خورشید خطرخندش
پسین و صبح نخلستان، شب کارون و اروندش
جواهر شرمگین، چون کیمیا، از خاک زرخیزش
و شیرین کام دریا زآبهای آبرومندش
زمستان رفته است از یاد تقویمش که هر سالی
بهاران ست و تابستان، خزان هم روزکی چندش
پس از ایام نوروزی، به تابستان گراید سال
بهار از سینة آذر، بوَد تا ساق اسفندش
به نخلستان از آن بینی به سر هر نخل را چتری
که آتش بارد از خورشید قهّار ظفرمندش
شقایقزارها بینی شکفته در زمستانها
که در جای دگر هرگز نمیبینی همانندش
اگر من پیش از این میدیدم اینجا را، نمیگفتم:
خوشا تهران و چشمانداز بشکوه دماوندش
لب کارون و اروندش تفرجگاهها بینی
که از حسرت کند خون در دل تجریش و دربندش
مسافر بیند ار شبهای کارون و بلمرانی
نخواهد بود دیگر هیچ جا چندین خوشایندش
خبرها می شنیدم حسن سبز هند را بسیار
ولی دیدم به خوزستان عیان بیمثل و مانندش
مکرر کن «امید» این نغمه تا خاطرنشین گردد:
خوشا اقلیم خوزستان و خورشید خطرخندش
1351 ـ آبادان مهدی اخوان ثالث
در طول زمانی که معشوقهی کوچک من از روی پل عبور میکند ...
قلب من از تپش باز میماند،
او از حضور من بیاطلاع است،
طبیعی است که من او را دوست میدارم اما ...
او چیزی از علاقه من نمیداند !
و من هم مایل نیستم که متوجه آن بشود.
معشوقه من نباید حدس بزند که چگونه با طراوتش همهی محاسبات جهان را به هم میزند،
او باید در بیخبری کامل تمام آن دو دقیقهای که من محو تماشایش میشوم متعلق به من باشد،
هیچ کار دنیا لنگ نمیماند اگر تنها دو دقیقه به من تعلق داشته باشد!
هاینریش بل / چهره غمگین