فرصتی نمانده است
بیا همدیگر را بغل کنیم
فردا
یا من تو را می کشم
یا تو چاقو را در آب خواهی شست
...............................
همین چند سطر ،
دنیا به همین چند سطر رسیده است !
به اینکه انسان
کوچک بماند بهتر است
به دنیا نیاید بهتر است
اصلاً
این فیلم را به عقب برگردان
آن قدر که پالتوی پوست پشت ویترین
پلنگی شود
که می دود در دشت های دور
آن قدر که عصاها
پیاده به جنگل برگردند
و پرندگان
دوباره بر زمین
زمین ...؟
نه !
به عقب تر برگرد
بگذار خدا
دوباره دست هایش را بشوید
در آینه بنگرد
شاید
تصمیم دیگری گرفت
"گروس عبدالملکیان"
از کتاب: هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست .
"فیزیک"
شکافت هسته ای :
شکافتن هسته عناصر سنگین و تبدیل آن ها به عناصر سبک تر که باعث تولید انرژی می شود .
در نیروگاه های هسته ای از این روش برای کسب انرژی و تولید حرارت و برق استفاده می شود .
گداخت هسته ای :
یک نوع واکنش اتمی است که در آن هسته اتم های سبک با هم ترکیب می شوند و هسته اتم سنگین تری را می سازند .
"نجوم "
وگا :
(نسر واقع ) پنجمین ستاره درخشان آسمان که در صورت فلکی شلیاق (چنگ رومی - بربط )قرار دارد .
"رایانه "
BIOS :
مخفف کلمه های Service Bsic Input/ouput و مجموعه ای از برنامه های بسیار کوچک است که سخت افزار را به طور مستقیم کنترل می کنند .
Print Engine ( موتور چاپ) :
بخشی از چاپگر لیزری است که مسئولیت چاپ تصویرها بر روی کاغذ را بر عهده دارد و این کار را با استفاده از تصویر نشه بینی موجود در حافظه ی چاپگر انجام می دهد .
"گیاهان"
تایگا :
سازند گیاهی که از جنگل مخروطیان تشکیل شده و به شکل کمربندی جنگلی تقریبا شمال اروپا و آسیا و آمریکای شمالی را احاطه کرده است .
"ریاضیات"
موضع شناسی :
شناخت جاها ، شاخه ای از ریاضیات است که خواص موجودات دارای شکل هندسی را مطالعه می کند .
پادپا :
به دو نقطه ازسطح کره زمین می گویند که در مقابل یکدیگر قرار گرفته باشند .
بوفور :
مقیاس شدت باد است که از صفر تا 12 درجه است .
چارت ( نمودار ) :
نقشه ای که در آن اطلاعات دیگری را نیز اضافه کرده اند .
تهیه و ارسال : سید حمید موسوی فرد ، خرمشهر
چقدر هفتاد یا هشتاد سال کم است برای دیدن تمام دنیا !!!
برای بودن با تمام مردم دنیا!!!
چقدر حیف است که من میمیرم و غواصی در عمق
اقیانوس ها را تجربه نمیکنم !!!
میمیرم و حداقل یکبار زمین را از روی کره ماه نمیبینم !!
دلم میخواست چند کلیسا معبد و مسجد بزرگ جهان را
میدیدم !!!
و دلم میخواست یکبار هم که شده از ارتفاعی بلند پرواز
میکردم !!
دلم میخواست های من زیادند ،
بلندند ،
طولانی اند ،
اما مهمترین دلم میخواست های من این است که :
انسان باشم ، انسان بمانم و انسان محشور شوم !!!
چقدر وقت کم است تا وقت دارم باید مهر بورزم ، وقت
کم است باید خوب باشم !!! مهربان باشم!!!
و دوست بدارم همه ی زیبایی ها را !!!
می گویند : انسان های خوب به بهشت میروند،
اما منمیگویم،
انسان خوب هر جا که باشد ، آنجا بهشت است
تو مهربان باش، بگذار بگویند :
ساده است؛
فراموشکار است؛
زود میبخشد .
سالهاست دیگر کسی در این سرزمین، ساده نیست ...
اما تو تغییر نکن !
تو خودت باش و نشان بده
آدمییت هنوز نفس میکشد ...
در خیالات خودم
در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه
از خیابانی که نیست
می نشینی روبرویم
خستگی در میکنی
چای می ریزم برایت
توی فنجانی که نیست
باز میخندی و میپرسی
که حالت بهتر است؟!
باز میخندم که خیلی
گرچه میدانی که نیست
شعر می خوانم برایت
واژه ها گل می کنند
یاس و مریم میگذارم
توی گلدانی که نیست
چشم میدوزم به چشمت
می شود آیا کمی
دستهایم را بگیری،
بین دستانی که نیست..؟!
وقت رفتن می شود
با بغض می گویم نرو...
پشت پایت اشک می ریزم،
در ایوانی که نیست
می روی و
خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم
با یاد مهمانی که نیست...
گاهی باید جسارت آزاد شدن را داشت ..
گاهی باید بگذاری دلت از همه چیزها و همه
کسانی که وابستگی به بودن شان رنجت می دهد ، آزاد شود ..
می دانی ؟
هراس از دست دادن هاست که آدم را به مرز تحقیر شدن می رساند ...
به مرز تن دادن به چیزهایی که باورشان نداری ...
به مرز پذیرفتن کارهایی که دوست شان نداری ..
به مرز نابود شدن ...
دیده نشدن ...
تنها شدن ...
اما وقتی تمام قفس های دلت را بگشایی،
آنچه که سهم تو از زندگی و عشق و ...
باشد ، می ماند
و هر چه رفتنی ست می رود
این گونه تمام عمرت را با دلی آسوده و مطمئن
به داشته هایت شاد خواهی بود .