سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
چهارشنبه 92 اسفند 7 , ساعت 1:7 صبح

آب خرمشهر

یادش به خیر...

اون قدیما !

قبل از جنگ رو میگم ... زمون خیر وبرکت ...

تو روزای شرجی و درجه رطوبت بالا که حتی نفس هم نمی تونستیم بکشیم...

مگه می شد از بازی فوتبال دست کشید...!

با اون همه تحمل و مکافات ...

وقتی می اومدیم خونه ...

اولین کاری که می کردیم ...

یک راست می رفتیم سراغ شیر آب و با دستمون آب می خوردیم...

چه طعمی ... چه لذتی ... عجب آب گوارایی...

الان چندین ساله که حسرت نوشیدن چنین آبی تو دلمون مونده !!!

چرا آخه ؟ مگه گناه ما چی بود ؟



لیست کل یادداشت های این وبلاگ