دوشنبه 99 خرداد 26 , ساعت 11:32 عصر

پسرک دلش می خواست به جنگ فکر نکند.
فکر کردن به آن وحشتناک بود.
دلش می خواست به جای آن به شط فکر کند.
در آن ته تهای شط چه بود ؟ گودی شط چقدر بود؟
جنگ به او چه ربط داشت.
جنگ باشد یا نباشد.
اصلا چه کسی با چه کسی دارد می جنگد؟
پدرش بارها گفته بود: "به ما چه،ما زندگی خودمون رو می کنیم"

کتاب،دود جنگ
قاضی ربیحاوی

خرمشهریها+سید حمید موسوی فرد+خرمشهر+قاضی ربیحاوی


پنج شنبه 99 خرداد 15 , ساعت 11:4 صبح

فقط زندگی در جهانی را تصور کن که در آن آیینه نباشد!
تو درباره ی صورتت خیال بافی می کنی و تصورت این است که:
صورتت بازتاب آن چیزی است که در درون تو است ...
و بعد وقتی چهل ساله شدی ،
کسی برای اولین بار آیینه ای در برابرت می گیرد وحشت خودت را مجسم کن!
تو صورت یک بیگانه را خواهی دید و به روشنی به چیزی پی خواهی برد که قادر به پذیرفتنش نیستی:
صورتِ تو، خودِ تو نیست!

#میلان_کوندرا

خرمشهریها+سید حمید موسوی فرد+خرمشهر+شیراز+میلان کوندرا


دوشنبه 99 خرداد 12 , ساعت 10:26 صبح

باید یاد بگیرید نمی توانید محبوب همگان باشید شما 

میتوانید بهترین آلوی دنیا باشید، رسیده، آبدار، شیرین و خوشمزه. اما یادتان باشد، هستند آدمهایی که آلو دوست ندارند،

حالا می توانید انتخاب کنید که موز بشوید، اما باید متوجه باشید که اگر تصمیم بگیرید موز بشوید، همیشه یک موز درجه دوم خواهید بود، در حالیکه می توانستید برای همیشه بهترین آلوی دنیا باقی بمانید ...

زندگی، عشق و دیگر هیچ 

#لئو_بوسکالیا

 

 

 

خرمشهریها+سید حمید موسوی فرد+خرمشهر+شیراز


یکشنبه 99 خرداد 4 , ساعت 10:2 عصر

گاهی می‌اندیشم ...

درختی که تنها بالای کوه زندگی می‌کند

چرا از جنگل فرار کرده؟!

#آلبر_کامو

خرمشهریها+سید حمید موسوی فرد+آلبر کامو



لیست کل یادداشت های این وبلاگ