سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دوشنبه 93 مهر 14 , ساعت 11:16 عصر

خاله صبریه در حال ا

چه روزگاری داشتیم ....

یادش بخیر

خاله صبریه زنی بود قانع و بیش از حد و توانش کار میکرد

از آوردن آب خوردن و شرب از شریعه لب شط تا بچه داری و خانه داری ، تازه اونم از نوع سنتی و بدون کمترین امکانات...

شوهر خاله ام ابو حمدان میگفت : روزی هزار مرتبه دعا میکنم که خدا جون منو زودتر از خاله ت بگیره ! من تحمل دوری اونو ندارم.

خاله که همیشه سر به زنگار می رسید با صدای بلند گفت : یما اسم الله علیک عسه عمرک طویل انشاالله

عاقبت هم دعای ابو حمدان مستجاب شد و قبل از خاله به رحمت خدا رفت .

خاله هم که تاب تحمل دوری ابو حمدان رو نداشت مریض شد و خونه نشین ،

خودم چندین بار شنیدم که خاله یواشکی بعد از نماز صبح از خدا میخواست که جونشو بگیره " اخذ امانتک یا رب "

درست یکسال بعد از فوت ابو حمدان خاله هم عمرشو داد به شما ....

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ